به گزارش مجله خبری نگار، افزایش جرم و جنایت در ایالاتمتحده بر پیچیدگیهای ناشی از وقایع سال ۲۰۲۰ و بحران کرونا افزوده و مقامات این کشور را به فکر چاره انداخته است. اندیشکده «بروکینگز» در تحلیلی جامع از روند گسترش خشونت در محلات و شهرهای آمریکا، موضوع را فراتر از بحثهای قضایی و جنایی مورد بررسی قرار داده است. در این گزارش با نمونههای آماری و شواهد تجربی نشان داده شد که اتخاذ راهحلهای اجتماعی و اقتصادی به نحو چشمگیری بر کاهش میزان جرم و جنایت موثر است.
این گزارش که به قلم «هانا لاو» نگاشته شد، حاکی است: در آمریکا نرخ کلی جرم و جنایت در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ کاهش یافته بود، اما تعداد قتل، نزدیک به ۳۰ درصد افزایش داشت. این حوادث بیشتر با سلاح گرم رخ داد
مانند همه روندهای جنجالی در مورد خشونت هم تئوریهای گوناگونی مطرح میشود که به طور معمول درستی و کارآمدی آنها غیرقابل اثبات هستندٰ؛ فرضیاتی همچون اعتراضهای تابستان یا تضعیف اخلاقیات در میان پلیس و کاهش بودجه این سازمان و حتی روند تعقیب قضایی به عوان مقصر مطرح میشوند.
بدیهیترین استدلال آن است که کشور درگیر یک همهگیری شاهد افزایش بیکاری و رکود اقتصادی و افزایش انزوای اجتماعی و در نتیجه افزایش خشونت میشود.
بررسی افزایش بیسابقه قتل در سال ۲۰۲۰ نشان میدهد که بیشتر جرائم در محلههای فاقد سرمایهگذاری و با ساختاری ضعیف رخ دادهاست. در این مناطق نرخ بالاتری از اسلحه هم ثبت شدهاست. درک همین موضوع میتواند راهحلهای امیدوارکنندهتری را برای کاهش جرم ارائه کند. این موضوع ربطی به اعتراضات ندارد و راه حلها ارتباطی با افزایش مجازات هم ندارند.
شواهد فزایندهای از تاثیر مداخلات مبتنی بر مکان در سطح خرد همچون بازسازی زمینهای خالی یا افزایش تعداد سازمانهای امداد اجتماعی در کاهش خشونت در این محلهها مطرح هستند.
در ایالاتمتحده رابطه دیرینهای بین خشونت و مکان آن وجود دارد. در داخل شهرها خشونت با اسلحه در مجموعه محلههایی صورت گرفتهاست که در آنها سرمایهگذاری چندانی صورت نگرفتهاست. در این محلهها خشونت در مکانهای خُرد جغرافیایی و در خیابانهایی خاص رخ دادهاست. این روند ثابت در هر شهر یا محیط غیرشهری که روی آن مطالعه شد وجود داشت. در مورد راهحلها نیز شواهد فزایندهای از تاثیر مداخلات مبتنی بر مکان در سطح خرد همچون بازسازی زمینهای خالی یا افزایش تعداد سازمانهای امداد اجتماعی در کاهش خشونت در این محلهها مطرح هستند.
در ماههای اخیر سیاستگذاران توجه ویژهای به دو مولفه خشونت و مکان آن داشتهاند. طرح دولت بایدن-هریس هم برای مقابله با خشونت با اسلحه بر همین مولفهها متمرکز بودهاست. برنامههایی مانند افزایش فرصتهای شغلی تابستانه، دسترسی به مشاوره و دریافت خدمات تکمیلی برای جوانان ساکن در مناطق سرمایهگذاری نشده مطرح هستند، اما همانطور که دکتر «یوجنیا سی ساوت» معتقد است به چیزی که در این طرحها توجه نمیشود آن است که مکانیزمی برای تشویق «سرمایهگذاری متمرکز در مکانهای پرخطری که به خشونت اجازه رشد میدهد» صورت نمیگیرد. به عبارت دیگر مداخلات اجتماعی برای درمان علائم خشونت وجود دارد، اما تلاشی برای تغییر شرایط این محلهها انجام نمیشود.
بررسی رابطه بین مکان و خشونت رویکرد جامعی را در زمینه عوامل مکان محور ارائه میکند. با بررسی این رابطه چهار بعد کلیدی رفاه جامعه (سلامت اقتصادی، شرایط محیطی مناسب، محیط اجتماعی و زیرساختهای مدنی) مطرح میشوند. توسعه اجتماعی و اقتصادی، مکانسازی و توسعه نیروی کار میتوانند در حمایت از جوامع نه تنها در کاهش خشونت، بلکه برای توسعه آن نیز نقش داشته باشند.
توجه به چهار بعد کلیدی رفاه جامعه میتواند درک ما را از اینکه چگونه عوامل مکانمحور بر نرخ جرایم خشونتآمیز تأثیر میگذارد، بیشتر کند. همچنین به فهم چگونگی اتخاذ یک راه حل جامع برای پرداختن به این عوامل و ایمنی بیشتر جامعه کمک میکند.
اثباتشدهترین شواهد در مورد رابطه خشونت و مکان در میزان جرایم در خانههای خالی دیده میشود. مطالعات گوناگون نشان میدهند که نوسازی ساختمانهای خالی یا خراب، زمینها و مکانهای مخروبه در محلههای فراموش شده به طور قابلتوجهی نرخ جرم خشن را کاهش میدهد. در فیلادلفیا محققان دریافتند تغییرات ساختاری خانههای افراد کم درآمد در محلههای با اکثریت سیاه پوست ۲۱.۹ درصد جرائم را کاهش میدهد. تغییر کاربری یا پاکسازی زمینهای خالی در محلههای با فقر بالا هم خشونت را تا ۲۹ درصد کم میکند.
تحقیقات نشان میدهند وجود روشنایی خیابانها، پیادهروهای رنگشده و مرتب، حملونقل عمومی مناسب و احداث پارک تا حداقل ۷۶ درصد احتمال وقوع قتل را کاهش میدهد.
یک مطالعه موردی در یکی از محلههای فیلادلفیا، بین سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ نشان داد که وجود روشنایی خیابانها، پیادهروهای رنگشده و مرتب، حملونقل عمومی مناسب و احداث پارک تا حداقل ۷۶ درصد احتمال وقوع قتل را کاهش میدهد.
گذشته از شرایط فیزیکی یک محله، سلامت اقتصادی هم تأثیر قابل توجهی بر میزان جرایم خشن دارد. پژوهشهای گوناگون نشان دادهاند که محلهها با نرخ فقر و بیکاری بالاتر که اغلب به دلیل نبود سرمایهگذاری سیستماتیک و رهاشدن بخش عمومی و خصوصی آن رخ دادهاست- دارای نرخ بالاتری از جنایات خشونتآمیز هستند. نابرابری درآمدی هم با نرخهای بالاتر خشونت ارتباط دارد.
یک پژوهش بروکینگر نشان دادهاست پسرانی که در فقر به دنیا میآیند بیش از ۲۰ برابر بیشتر از پسرانی که در خانوادههای ثروتمند به دنیا میآیند زندانی میشوند. زندگی در محلههای دورافتاده از نظر اقتصادی این روند را بدتر میکنند. در لسآنجلس، نرخ حبس برای افرادی که در وستوود، سانتا مونیکا یا سیرا مادرا (محلههای ثروتمندتر) بزرگ شدهاند، درکل صفر است، در حالی که در محلههای جنوب لسآنجلس یا کامپتون (محلههایی که از نظر اقتصادی و نژادی بیشتر از هم جدا شدهاند) این نرخ نزدیک به ۷ درصد است.
با افزایش فرصتهای اقتصادی و کاهش نابرابری در محلهها، میتوان جرم و جنایت را به میزان قابل توجهی کاهش داد. برنامههای توسعه نیروی کار و اشتغال جوانان، از جمله برنامههای مشاغل تابستانی، میتواند مشارکت جوانان در خشونت را از ۳۵ تا ۴۵ درصد کاهش دهد.
برنامههای توسعه نیروی کار و اشتغال جوانان، از جمله برنامههای مشاغل تابستانی، میتواند مشارکت جوانان در خشونت را از ۳۵ تا ۴۵ درصد کاهش دهد.
با این حال، برای اینکه جوامع شاهد نتایج تحولآفرین باشند، سایر بخشها و سازمانهای شهری – نه فقط آنهایی که آشکارا مبتنی بر پیشگیری از خشونت هستند – باید برای رسیدگی به علل ریشهای خشونت و فقر، نه تنها از طریق توسعه نیروی کار، بلکه از طریق تلاشهای منسجم فرصتهای اقتصادی و ارتباط در داخل و بین همسایه تقویت شود.
همانگونه که ویژگیهای فیزیکی و اقتصادی یک محله بر میزان خشونت تاثیر دارد میزان انسجام اجتماعی در میان ساکنان یک محله نیز در این امر موثر است. شواهد مختلفی وجود دارند که نشان میدهند بین انسجام اجتماعی و جنایات خشونتآمیز، با دلبستگی به همسایگی (یا احساس تعلق به یک محله) و انسجام اجتماعی مرتبط با میزان کمتر جرم ارتباط وجود دارد.
تحقیقات همچنین نشان میدهند افزایش تعداد فضاها برای تماس غیررسمی بین همسایگان با احساس امنیت بیشتر برای مردم در مناطق شهری مرتبط است. سرمایهگذاری در «مکانهای ثالث» همچون پارک، کافه، مراکز اجتماعی و رستوران در مناطقی است که دسترسی به آنها سخت است همچون ابزاری برای افزایش انسجام اجتماعی به پیشگیری از جرم کمک میکند.
سرمایهگذاری در «مکانهای ثالث» همچون پارک، کافه، مراکز اجتماعی و رستوران در مناطقی است که دسترسی به آنها سخت است همچون ابزاری برای افزایش انسجام اجتماعی به پیشگیری از جرم کمک میکند.
برخی از شهرها در حال آزمایش شیوههای نوآورانه برای تبدیل فضاهای اجتماعی خود به مکانهایی برای درمان و حمایت جامعه هستند. به عنوان مثال، مقامها در بالتیمور به کتابداران آموزش دادهاند تا درگیری را کاهش دهند و از ساکنان آسیبدیده ناشی از نرخ بالای جرم و جنایت و خشونت حمایت کنند، بهاین امید که کتابخانهها در فضاهای شهری امن باقی بمانند.
هر راه حل غیرمرتبط با زندان برای مقابله موفق با خشونت نیازمند رهبری و از خودگذشتگی سازمانهای مدنی و جامعهمحور است. محققان مؤسسه Urban تاکید دارند سازمانهای مبتنی بر جامعه از مدتها قبل راهحلهای «جایگزین و از پایین به بالا» برای ایمنی در مناطق جغرافیایی با جرم و جنایت بالا هستند که این وظیفه را با تکیه بر ارتباطات و روابط اجتماعی خود انجام میدهند.
نکته اینجاست درحالیکه منابع زیادی برای افزایش حضور پلیس در محلههای پر جرم و جنایت اختصاص مییابد، اما مسئولان شهری به طور معمول از تامین مالی و حمایت از زیرساختهای اجتماعی (مانند سازمانهای مردمی) که جوامع را تثبیت میکنند، سرباز میزنند.
مهمتر آن است که تنها حضور صرف این سازمانهای مبتنی بر جامعه در یک محله منجر به کاهش جرایم خشونتآمیز میشود. «پاتریک شارکی» جامعهشناس در پژوهشی نشان داد که در شهری ۱۰۰هزار نفری، تاسیس هر سازمان جدید مردمنهاد که برای مقابله با خشونت و ایجاد محلههای قویتر تلاش میکند، حدود ۱ درصد از میزان جنایات خشونتآمیز و قتل کم میکند.
در حالی که منابع زیادی برای افزایش حضور پلیس در محلههای پر جرم و جنایت اختصاص مییابد، اما مسئولان شهری به طور معمول از تامین مالی و حمایت از زیرساختهای اجتماعی (مانند سازمانهای مردمی) که جوامع را تثبیت میکنند، سرباز میزنند.
همانگونه که بهبود سلامت عمومی مستلزم مداخلاتی فراتر از مراقبتهای بهداشتی سنتی است، کاهش قتل و اشکال گوناگون خشونت نیز نیازمند بررسی و مداخلات گوناگون جغرافیایی اجتماعی اقتصادی توسعهای و سرمایهگذاری است.
دلایل خشونت را باید خارج از خود نظام حقوقی کیفری جستجو کرد؛ علل در نابرابریها همچون فقر، بیکاری، جداسازی و زیرساختهای ضعیف ریشه دارند، پس باید به دنبال راه حلهایی برای رفع آن خارج از سیستم حقوقی کیفری باشیم.
*موسسه بروکینگز یک اتاق فکر آمریکایی با سابقه بیش از یک قرن کار در عرصه پژوهشهای سیاسی و اجتماعی است که به طیف گستردهای از موضوعات داخلی آمریکا و مسائل بینالمللی میپردازد. این اندیشکده در سالهای اخیر در صدر موفقترین و موثرترین موسسات مطالعاتی جهان در حوزه مختلف سیاسی و اجتماعی قرار داشته است. توصیههای این موسسه در تعیین خطمشیهای کاخ سفید تاثیرگذار بودهاند.